سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همه چیز از سایت های کسب درآمد دانلود عکس
 RSS  :: خانه :: ارتباط با من :: پروفایل :: پارسی بلاگ
چگونه کسی که برخی از آنچه را خداوند روزی اش ساخته، به او وام نمی دهد [یعنی انفاق نمی کند ]، محبّت پروردگارش را به کمال می رساند ؟ [حضرت مسیح علیه السلام]
  • پیوندهای روزانه
  • علوم قرآنی [183]
    آموزش [67]
    اگه 18سال بیشتری بیا تو [185]
    کسب درآمد آسان از اینترنت با سایت های ایرانی [224]
    ترفندهای ویندوز و رجیستری [74]
    بهترین های ایران و جهان [148]
    [آرشیو(6)]


  • تعداد بازدیدهای وبلاگ
  • - کل بازدیدها: 96592 بازدید
    - امروز: 2 بازدید
    - دیروز: 6 بازدید

  • درباره من
  • همه چیز از سایت های کسب درآمد دانلود عکس
    نورالله
    من نورالله 19 ساله از شهرستان اسفراین هستم و امیدوارم که بتوانم مطالب مفیدی را در این وبلاگ برای شما قرار دهم البته هر کس که مایل بود بطور مستقیم با من صحبت کنه آیدی من در یاهو noorelahاست. با تشکر مدیر وبلاگ راستی من مایل به تبادل لینک با وبلاگ های دیگر نیز هستم هرکس مایل بود لینک مرا در وبلاگ یا سایت خود قرار دهد و در بخش نظرات اعلام کند تا من نیز این کار را انجام دهم. خوش باشید

  • لوگوی وبلاگ
  • همه چیز از سایت های کسب درآمد دانلود عکس

  • دوستان من لوگوی







  • اشتراک
  •  

  • اوقات شرعی

  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • کسب درآمد و هرچی که بخواین[24] . کسب درآمد آسان برای ما فارسی زبانان[2] . عاشقانه شعری از مریم حیدرزاده .

  • آرشیو مطالب
  • ترفندهای ویندوز
    عاشقانه
    لیست کامل خطاهای مودم
    کسب در درآمد آسان و مطمئن از طریق اینترنت
    تابستان 1386
    بهار 1386

  • وضعیت من در یاهو
  • یــــاهـو

    ? می توانستیم
  • نورالله شنبه 86/1/25 ساعت 6:42 صبح
  • می توانستیم هم پرواز هم باشیم

    می توانستیم هم پا و هم آواز سکوت و خستگی های غرور یکدگر باشیم

    می توانستیم همچون کوه

    سرسخت و دلیر و مستبد بر جا بمانیم و

    نترسیم از غروب ماه

    نترسیم از هجوم خشم وبیداد دروغ و نفرت و اندوه

    نترسیم از صدای باد

    نترسیم از شکست خنده ی پر مهر تقدیر و شکست خواب

    می توانستیم . . .آه

    می توانستیم هر چیزی که می خواهیم

    یا هر چه نمی خواهیم

    می توانستیم پل های خراب پشت سر را

    برکنیم و باز از اول کنیم آغاز

    می توانستیم آبهای رفته را سدی زنیم و باز گردانیم

    می توانستیم بغض سینه را باهر چه غیر از اشک

    بترکانیم و هیچ اندوه دیگر را نگنجانیم

    بخندیم از غروب اشک واز اول کنیم آغاز

      می توانستیم غرق خنده ها گردیم و

    چون باران برقصیم وبیاویزیم

    چون دریا خروشیم و قوی باشیم

    بمانیم و بگوییم آفتاب

     بر ما بتاب و هیچمان گردان اگر دستت توانا بود

    بدان ما قطره های پاک بارانیم و از هیچش نمی ترسیم

    ما لبخند گلها را

    صدای جویباران را

    و هر شادی دنیا را به غمها میدهیم اما

    نمی ترسیم

    می مانیم

    برای لحظه هامان شعر می خوانیم

    می توانستیم اما . . .آه.  

     

     


    نظرات دیگران ( )


    ? لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    شعری از مریم حیدرزاده
    [عناوین آرشیوشده]

    Desigened By Parsiblog.com