سفارش تبلیغ
صبا ویژن
همه چیز از سایت های کسب درآمد دانلود عکس
 RSS  :: خانه :: ارتباط با من :: پروفایل :: پارسی بلاگ
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، میانه روی را دوستدارد . [امام صادق علیه السلام]
  • پیوندهای روزانه
  • علوم قرآنی [183]
    آموزش [67]
    اگه 18سال بیشتری بیا تو [185]
    کسب درآمد آسان از اینترنت با سایت های ایرانی [224]
    ترفندهای ویندوز و رجیستری [74]
    بهترین های ایران و جهان [148]
    [آرشیو(6)]


  • تعداد بازدیدهای وبلاگ
  • - کل بازدیدها: 98133 بازدید
    - امروز: 45 بازدید
    - دیروز: 3 بازدید

  • درباره من
  • همه چیز از سایت های کسب درآمد دانلود عکس
    نورالله
    من نورالله 19 ساله از شهرستان اسفراین هستم و امیدوارم که بتوانم مطالب مفیدی را در این وبلاگ برای شما قرار دهم البته هر کس که مایل بود بطور مستقیم با من صحبت کنه آیدی من در یاهو noorelahاست. با تشکر مدیر وبلاگ راستی من مایل به تبادل لینک با وبلاگ های دیگر نیز هستم هرکس مایل بود لینک مرا در وبلاگ یا سایت خود قرار دهد و در بخش نظرات اعلام کند تا من نیز این کار را انجام دهم. خوش باشید

  • لوگوی وبلاگ
  • همه چیز از سایت های کسب درآمد دانلود عکس

  • دوستان من لوگوی







  • اشتراک
  •  

  • اوقات شرعی

  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • کسب درآمد و هرچی که بخواین[24] . کسب درآمد آسان برای ما فارسی زبانان[2] . عاشقانه شعری از مریم حیدرزاده .

  • آرشیو مطالب
  • ترفندهای ویندوز
    عاشقانه
    لیست کامل خطاهای مودم
    کسب در درآمد آسان و مطمئن از طریق اینترنت
    تابستان 1386
    بهار 1386

  • وضعیت من در یاهو
  • یــــاهـو

    ? شعری از مریم حیدرزاده
  • نورالله شنبه 88/5/17 ساعت 1:38 صبح
  • پسر برتر از دختر آمد پدید

    پسر جمله را گفت و چیزی ندید

     

    نگو دخترک با یکی دسته بیل

    سر آن پسر را شکسته جمیل

     

    حسادت را که در دختر بدید

    ندید چیزی و بر زمین می خزید

     

    بگفتا جوابت نباشد جز این

    نگویی دگر جمله ای این چنین

     

    وگرنه سروکار تو با من است

    که دختر جماعت به این دشمن است

     

    پسر اندکی هوشیاری بیافت

    سرش چون انار رسیده شکافت

     

    پسر خود را اسیر او بدید

    چنان که گویی از بند جهید

     

    پسر گفتش:ای دختر محترم

    که گفته که من از تو بهترم

     

    پسر برخلاف ذهنش این را بگفت

    تا که رهایی یابد از این چوب کلفت

     

    پسر ادامه می داد حرفهای خویش

    تا که دختر راضی شود از کار خویش

     

    که دختر جماعت به کل برتر است

    زجن تا پری از همه سرتر است

     

    پسر سخت بیجا کند مرگ بید

    که برتر ز دختر بیاید پدید

     

    دختر که پسر را این چنین بدید

    راضی شد او از این کار پلید

     

    پسر نگاهی به دختر کرد و چیزی نگفت

    دخترک به پسر  این چنین بگفت

     

    پس آن ضربه خیلی نشد نابجا

    که یک مغز معیوب شد جابجا

     

    پسر که خود را رها از بند دید

    چیزی نگفت و فقط می دوید

     

    تا که پسر دور شد از آن پلید

    برگشت و گفت اون همه دروغ بید

    البته این شعر با دخل و تصرف من همراه بود امیدوارم که خانم حیدرزاده از کار من ناراضی نباشد و همچنبن شما بینندگان عزیز را راضی کرده باشم قسمت های اضافه شده به وسیله خودم را با رنگ قرمز مشخص کردم لطفا نظرتون را راجع به اونا بگین

    متشکرم


    نظرات دیگران ( )


    ? لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    شعری از مریم حیدرزاده
    [عناوین آرشیوشده]

    Desigened By Parsiblog.com